آهنگ درگاه از نصرت پارسا + متن آهنگ

ای خدا نازنینم به من باز ده
فصل محبت را آغاز ده
ای خدا نازنینم به من باز ده
فصل محبت را آغاز ده
از عشق بنه سوزی در ساز من
احساسی بخشا به آواز من
ای خدا، او ای خدا

روی نمازم به درگاهی توست
راز و نیازم به همراهی توست
روی نمازم به درگاهی توست
راز و نیازم به همراهی توست
تن خسته گردد چو در راهی عشق
آرامیش در پناهگاهی توست
ای خدا، او ای خدا

او یادی از آن روزها آیدم
یادی ز بگذشته های خوشم
یادی از آن روزها آیدم
یادی ز بگذشته های خوشم
یاده که با خاطراتش همی
باری غم و رنجی را میکشم
ای خدا، او ای خدا

بی او تب عشق تابم دهد
از کوزه ای غم شرابم دهد
بی او تب عشق تابم دهد
از کوزه ای غم شرابم دهد
بی او منم مرغ پر بسته ای
دستی هوادس به بادم دهد

ای خدا نازنینم به من باز ده
فصل محبت را آغاز ده
از عشق بنه سوزی در ساز من
احساسی بخشا به آواز من
ای خدا، ای خدا، ای خدا، او ای خدا