آهنگ در باغ گل چیدنت از میر مفتون + متن آهنگ

در باغ گل چیدنت صدقه خندیدنت
در باغ گل چیدنت صدقه خندیدنت
کاکله افشاندنت عاشقه سوزاندن
همه اش نمی ارزد به یک سرمه ی چشمانت ای
بنازم چشمانت ای
همه اش نمی ارزد به یک سرمه ی چشمانت ای
بنازم چشمانت ای

ای وطن اشکاشم جان باز گیرد
که جای مسکه و قیماق و شیر است
به من گفتند چرا کابل نمیایی
دلم در پیش دلدارم اسیر است
دلم در پیش دلدارم اسیر است

در باغ گل چیدنت صدقه خندیدنت
در باغ گل چیدنت صدقه خندیدنت
کاکله افشاندنت عاشقه سوزاندن
همه اش نمی ارزد به یک خوشه ای زلفانت ای
بنازم چشمانت ای
همه اش نمی ارزد به یک خوشه ای زلفانت ای
بنازم چشمانت ای

آه نگار از پیش من دور است خدا جان
ای شنیدم خیلی ناجور است خدا جان
آه به ما … را بکو پروردگارا
که درد عاشقها زور است خدا جان
که درد عاشقها زور است خدا جان

در باغ گل چیدنت صدقه خندیدنت
در باغ گل چیدنت صدقه خندیدنت
کاکله افشاندنت عاشقه سوزاندن
همه اش نمی ارزد به یک سرمه ی چشمانت ای
بنازم چشمانت ای
همه اش نمی ارزد به یک سرمه ی چشمانت ای
بنازم چشمانت ای